- پیِ اینجا سسته...
+ پیِ شو نگیر عمو...
- می ریزه، آوار میشه رو سرمون...
+ ریتمش خرابه...
- میگن همین روزا میخواد مار بباره از آسمون...
+ کی فردارو دیده؟
- شاید همین روزا ترک کنم این دود و دمو...
+ ترکِ محفل نکن مرد... بجنگ...
- یه روز باید تموم شه بالاخره...
+ ته دیگشم خوردن...
- دیشب تو خواب دیدم، جیغ می زد انگار... نه اصن واقعی بود گمونم...
+ شب... ش... شب میخواد ببلعه منو انگار...
- تمومی نداره پدر سگ...
+ پیِ شو نگیر...
...
+- فالش می زیَم...
این شبها که بر دود سوار است تا...
تا فردا، تا آسمان هفتم، تا آسمان آبی صبح...
و لحظه ها...
لحظه ها که همه درد می زایند این روزها...
دردهایی سخت بی درمان، این روزهای سخت بی فردا، این شبهای سخت بی صبح...
و سرمای نور ماه...
سرمای استخوان سوز، این نور بی فروغ...
گلهای رز که همه خشخاش می شوند...
رزهای نشئه، خشخاشهایی سخت عاشق...
و خواب...
خو... ا... ب...
خ